دختر جوان متاهلی بسیار متوسط به نظر می رسد ، اما همانطور که در عمل معلوم شد ، او هنوز هم یک داستان سکسی کارتونی با عکس چیز کوچک است. کودک ، بدون ترغیب و تفکر زیاد ، قبول کرد که به فرزندان کاملاً ناشناخته ای که او در خیابان ملاقات کرده اند ، خدمات صمیمی ارائه دهد و پول آنها را پیشنهاد کند. پویز قدردانی می کند که هم اکنون شوهرش در خانه نیست ، بنابراین می توانید به آنجا بروید. به محض رسیدن به آپارتمان ، دختر با دقت تمام خریدها را در مکانهای خود قرار داد و تنها پس از آن توجه پسران را جلب کرد. او کمی در مورد خودش گفت ، کمی در مورد پسران پرسید و چرا آنها به آن احتیاج دارند. پسرها گفتند که تصمیم گرفتند از دوست متقابلشان انتقاد کنند که هر دو آنها را تقلب کردند. مکالمات اینجا خسته شده و زمان بازی های جنسی است. برای مبتدیان ، دختر یک کلاس کارشناسی ارشد در سیاهههای مربوط به مکیدن نشان داد و سپس روی صندوق عقب مردی با واژن نشست و جهش های خوبی انجام داد ، در حالی که دومین دوست روی آن شلیک کرد. اما وقتی این زن و شوهر رابطه جنسی زیادی داشتند ، آن مرد بشکه را به زبان بیدمشک اشاره کرد و آن را تمام کرد.