یک شلخته پلیس را در داستان سکسی عکس یک مغازه پیاده فاک کردم

نمایش ها: 5422
وقتی پلیس وارد مغازه پیاده شد ، در ابتدا پذیرشگر خیلی ترسیده بود و فکر می داستان سکسی عکس کرد مشکلاتی وجود دارد. اما پلیس تصمیم گرفت اسلحه خود را پایین بیاورد. او مبلغ هنگفتی را خواست ، هزینه ای زیادی نداشت و گیرنده آن را برداشت و گفت كه باید برای این مبلغ بخورد. در اطراف که او بی سر و صدا زانو زد و کراوات خود را باز کرد ، شروع به مکیدن یک عضو. او عضو را با دقت قورت داد. پلیس پیچش الاغ چربی او را پیچید و آن مرد شروع به لعنتی بیدمشک تنگ او کرد که باعث شد بنده بد بو قانون به ارگاسم برسد.